به گزارش مجله خبری نگار، مراسم نکوداشت غلامعلی حدادعادل به عنوان استاد فلسفه، ادیب و سیاستمدار ایرانی، با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش، امروز در تالار وحدت برگزار شد.
حداد عادل در این مراسم گفت: من در زمان و زمانهای به دنیا آمدهام که در کشورم ۳ فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی همزمان با یکدیگر در تعارض و تعامل بودهاند. بسیاری از تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی ۱۰۰ سال اخیر را میتوان برآیند تأثیر این ۳ فرهنگ دانست و برحسب میزان تعارض و تعامل آنها و سهم کمتر یا برتر هر یک از این ۳ عامل، تبیین و تحلیل کرد. شخصیت افراد نیز، بسته به اینکه تا چه حد تحت تأثیر یک یا دو یا هر سه فرهنگ بودهاند، قابل توصیف و ارزیابی است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: نسبت این ۳ فرهنگ با یکدیگر چیست و آیا میتوان میان آنها بهنوعی تعادل و توازن منطقی و سازنده دست یافت؟ میتوان میان فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی آشتی و سازگاری پایداری ایجاد کرد. میتوان به ایران «علاقه» و به اسلام «عقیده» داشت.
او افزود: در طول تاریخ، هرگاه فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی همافزایی داشتهاند، کشور ما پیشرفت و پایداری داشته و هرگاه این دو از هم جدا شدهاند، به تفرقه و ضعف گرفتار شدهایم. من عشق و علاقه به زبان و ادبیات فارسی را از بارزترین نشانههای ایراندوستی میدانم و پاسداری از این زبان را پاسداری از هویت ایرانی میشناسم.
حدادعادل با بیان اینکه باید فرهنگ غربی را بشناسیم و آن را نقد کنیم، توضیح داد: تقلید کورکورانه و غربزدگی ما را به جایی نمیرساند. به گواهی تاریخ که آکنده از دخالتهای ناروا و ظلمها و خیانتها و کودتاهای قدرتهای غربی در ایران ماست، ایراندوستی و عشق و علاقه به استقلال و آزادی ایران با غربپرستی و غربستایی سازگار نیست. آنچه از آن فرهنگ نباید بپذیریم مهمتر از آن چیزهایی است که میباید بپذیریم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: عیب بزرگ فرهنگ غربی حضور نداشتن خدا در زندگی سیاسی و اجتماعی غرب است و همین امر سبب شده است تا ارزشهای اخلاقی، فاقد پشتوانه هستیشناختی و معرفتشناختی شوند. اگر ۷۵ سال است که جهان غرب به مشتی مردم بیگناه و بیپناه عرب مسلمان فلسطینی آشکارا ظلم میکند و اگر امروزه بیش از ۸ ماه است که صدها هزار نفر از زن و کودک و پیر و جوان این مردم، به جرم دفاع از وطن و استقلال خویش، به دست و دستور غربیان کشته و مجروح میشوند، این همه ناشی از آن است که غرب ارزشهای اخلاقی، و از جمله مهمترین آنها یعنی عدالت را مطلق نمیداند؛ زیرا به حقیقت متعالی و مطلقی که همانا خداست قائل نیست.
او با ذکر این سؤال که چرا وارد عالم سیاست شده، پاسخ داد: اگر در کشور ما سیاست بر پایه درستی استوار نباشد، دین و دنیای مردم نیز استوار نخواهد ماند. سیاست مانند داربستی است که اهل فرهنگ و هنر بر بالای آن ایستادهاند و به نقش ایوان مشغولاند. اگر این داربست از پایبست ویران شود، همهچیز و همهکس فرو میریزد.
حدادعادل شرح داد: اگر سیاستمداران بلغزند، همه میلغزند و اگر در دفاع از مردم و میهن ثبات قدم و بصیرت داشته باشند، کشور پیشرفت خواهد کرد. اهل فرهنگ بهجای آنکه از سیاست دوری کنند، باید با ورود به عرصه سیاست آن را فرهنگی کنند و از خشونت و بیاخلاقی آن بکاهند و تلطیفش کنند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: کشور ما بیش از هر چیز به مدیران توانا نیازمند است. مشکل اصلی کشور ما کمبود منابع نیست، کمبود مدیر است. کمبود مدیر در همه بخشهای کشور ما محسوس است؛ اما کمبود مدیر فرهنگی از همه محسوستر است.
او شرح داد: آموزشوپرورش مهمترین نهاد اجتماعی در قوام و دوام یک ملت است. بهترین خدمتی که هر حکومتی میتواند به ملت خود بکند این است که با آموزشوپرورش به فرزندان آن ملت فرصت برابر برای ترقی و رشد عطا کند. مفیدترین آموزشی که معلمان میتوانند به دانشآموزان هدیه کنند آموختن تفکر است. آموزشوپرورش کارخانة تولید شهروندان شایسته و کارآمد است.
حدادعادل به جوانان توصیه کرد: تقاضا میکنم درس بخوانید و عالِم شوید. از جوانان میخواهم به خواندن پیامکهای دوسطری در فضای مجازی اکتفا نکنند و مخصوصاً از خواندن کتابهای تاریخ و بالاخص کتابهای تاریخ معاصر ایران غفلت نورزند. هر ایرانیای که تاریخ معاصر ایران را بخواند و دریابد که نالایقیِ حاکمان و دشمنیِ بیگانگان چه بر سر این ملت آورده است، عزم و ارادهاش برای خدمت به کشورش بیشتر و دلبستگیاش افزونترخواهد شد. بیگانگان میخواهند ما از تاریخ معاصر ایران بیخبر باشیم تا آنها بتوانند دوباره تاریخ را تکرار کنند. به جوانان عزیز میهنم عرض میکنم تاریخ بخوانید تا در درس تاریخ تجدید نشوید.